
اصطلاحات سینمایی :
برخی از علاقمندان و حتی دست اندرکاران هنر سینما ، کلمات و اصطلاحات سینمایی را بدون اینکه معنی تحت الفظی آن را بدانند از این واژه ها استفاده می کنند . دانشجویان و هنرمندان سینما و تیاتر و تلویزیون و همه مردم با دانستن معناهایی که مصطلح و بسیار پر کاربرد هستند می توانند هم درک درستی ازاین اصطلاحات داشته و هم آنها را به خوبی در بیان جملات خودشان ادا کنند .
در اینجا اصطلاحات بصورتی بسیار خلاصه و همه فهم توضیح داده شده . در قشر بخصوص هنرمند ، هرکس معنا و تفسیری از هر کلمه هنری برای خودشان دارندتا آنجا که مثلا برای یک اصطلاح می توانند یک کتاب فلسفه شخصی خودشان را بنویسند و یا کنفرانس دهند. متذکر می شوم معنا های این اصطلاحات از بن و ریشه لاتین کلمات و بصورت بین اللملی ثبت شده هستند . فلسفه شخصی واستنباط بار معنایی هر شخص از این کلمات به خودشان مربوط می شود.
درام : (dream)
نمایشنامه و داستانی که موضوع آن غم انگیز و شادی بخش باشد.
ملودرام : (melodream)
داستان تفریحی آمیخته با رقص و آواز و موسیقی که جنبه های محزون یا جنبه های تفریحی زندگی و شادی را باهم نشان می دهد.
منودرام : (monodream)
داستانی که فقط بوسیله یک بازیگر انجام شود.
میم (mim)
در یونان و روم باستان به نمایشنامه ای گفته می شود که نمایشنامه نویس از اخلاق و عادات و آداب ورسوم تقلید کرده و اشخاص و حوادث حقیقی را به شکل کمدی عرضه می کند .
میمیک : ( mimique)
اطوار و ژست در چهره هنرپیشگان سینما یا تیاتر هنگام بازی.
رل : ( rol)
وظیفه ای که بازیگر یا هنرپیشه به عهده دارد.
شمایل : ( samayel)
شمال و شمیله – طبعها خویها – صورت – چهره ، تصویر بزرگان دینی
آمفی تیاتر : ( amphitheatre)
جای نشستن تماشا کنندگان در تماشاخانه های یونان و روم قدیم که ردیفهای آن به شکل دایره یا بیضی و دارای پلکان بوده . صحنه در وسط آن قرار دارد .امروزه این سبک در بعضی از کشورها رایج است .
پانتومیم : (pantomime)
نمایش حالات و احساسات – اندیشه ها و مطالب به کمک عمل و حرکت بدون سخن.
تانتومیسم : ( tantomime) :
نمایشی که به یاری حرکات و اطوار چهره همراه با موسیقی و بی گفتگو انجام شود.
پرسناژآنتی پاتیک : ( personage anti patique)
پرسناژی که گفتار و کردارش نفرت انگیز باشد.
میزان پلاس : ( mizanplase)
تنظیم نور – ترتیب و وضعیت مکانی هنرپیشگان نسبت به اثاثه و دکوراسیون صحنه .
میزانسن : ( mizansen)
رهبری کلیه امور و راهنمایی هنرپیشگان – تدوین و تنظیم صحنه های مربوط به تهییه یک فیلم یا تیاتر- یعنی کارگردانی تیاتر و سینما.
فید : ( feade)
یکی از اپتیکال هاست .در فید ، تصویرها کم کم تاریک شده تا اینکه پرده سینما کاملا سیاه شود و بالعکس صحنه تاریک کم کم روشن شود.
اکشن : ( acton )
حرکت – عمل . در سینما به اتفاقات که پدید آورنده حوادث است نیز اطلاق می شود.
پلاتو : ( plateav)
به قسمتی از یک استودیو می گویند. در هر استودیو چندین پلاتو وجود دارد.
تروکاژ : ( troucage)
حقه های سینمایی .
دکوپاژ : ( decoupage)
تعیین دقیق پلانها و مشخصات آنها از قبیل کادر – زاویه رویت – نوع لنز – دوربین فیلم برداری – تعیین حرکات دوربین – تغییر مکان هنرپیشگان را دکوپاز می گویند. به عبارت دیگر تنظیم و ترتیب سناریو برای فیلمبرداری.
رژیسور: (regisseur)
آنکه اجرای نمایشنامه را رهبری کند – صحنه گردان
ریورس : (reverse)
زاویه ای از دوربین است که در جهات عکس نقطه نظر اصلی دوربین قرار گیرد.ساده ترین استعمال ریورس هنگامی است که ما از یک زن و یک مرد که مشغول صحبت باشند از یکی به دیگری برش بزنیم .
های کی : ( hugh key)
غلبه نواحی روشن به تاریکی در یک صحنه .
atreeart.com